احتمالاً شما هم مثل من شبا موقع خواب افکار منفی و سردرد آورد(!) به ذهنتون میاد!دیشب هم از اون شبا بود ...
این عملِ مغزمون خیلی غیرمنطقی و حال بهم زنه!داری کتاب میخونی،فکرت توی کتابه اون وقت یه خاطراتی یادت میاد که 1٪ هم ربطی به موقعیتِت نداره:/ دیشب یهو یاد مادربزرگم افتادم و به زور جلوی افکارمو گرفتم بعد از دقایقی یادم افتاد 2 سال دیگه 20 ساله میشم و دلم شکست! -_-
دل شکستن به این دلیل که من اصلاً احساس بزرگ شدن یا بدتر،پیر شدن نمیکنم!ولی سنم داره میره بالا و همه ازم توقع دارن با توجه به سنم رفتار کنم ... من هنوزم که هنوزه وقتی آلبومای دوران ابتداییمو ورق میزنم هیچ تفاوتی از اون دخترِ توی عکس با این دختری که خودم باشم پیدا نمیکنم!
برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 183