این روزا خیلی چیزا باعث شد روحیه ام بهم بریزه ... بزور به هرچی که خوشحالم میکرد چنگ زدم تا حالم بهتر بشه ...
از دیروز که ذهنم رو توی دفتر خالی کردم خیلی بهترم ...
نوشتم نوشتم نوشتم ... طبق معمول مخاطبم خدا بود؛
انگار که اونطرف میز نشسته بود و گوش میکرد چی میگم.
شب جوابمُ ازش گرفتم ... بغل گرمش رو حس کردم خآکستری نوشت های گیله دختر...
برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 303